در جستجوی خوشبختی
قسمت دوم
شناخت خود ، خودشناسی پایه ای است برای پی بردن به نیازهای خود و شناخت ظرفیت ها و محدودیت ها و مرزهای خود، شناخت انسان را به خودش عمیقتر میکند. انسان دانا به نیروهای بالقوه درونی خود و جهان بیرون بهتر میداند که با این امکانات و محدویت ها کنار بیاید، و در خلق راه حل های نو و گشایش مشکلها فعالتر برخورد کند.انسان جستجوگر خوشبختی باید خواستار خوشبختی و کامیابی دیگر انسانها باشد . ما آدمیان در ارتباط با دیگر انسانها و جامعه معنا پیدا میکنیم و تکمیل میشویم
ما اغلب نه تنها از شناخت خودمان غافلیم ، بیشتر وقتها انسانهای دیگر هم که هر روره باهاشون سر و کار داریم به خوبی نمیشناسیم . بیشتر وقتها در مورد دیگران پیش داوریهای غلطی داریم. این پیش داوریها زمینه ، سوتفاهم ها ، درک نکردن دیگران و اختلاف و درگیری میشود.
هر شخصی به صورتی منحصر به فرد است ، بیشتر اختلافات به این خاطر پیش می اید که ما از پشت عینک خود ذیگری را مینگریم و یا بالعکس. ارزیابیمان غلط است چون وسیله اندازه گیرمان صحیح نمیباشد. ما بایستی برای درک واقعی بهتر از انسانهای دیگر سعی کنیم که نه فقط تماشاگر فرد یا افراد دیگر باشیم بلکه بایستی که انسانهای دیگر را درک و شادی و دردها و دغدغه هایشان را احساس کنیم
کسی که خوبی را انجام دهد ، خوبی را درخود حس میکند. کسی که به دیگران عشق بورزد و دیگران را دوست بدارد، این احساس دوست داشتن را در خود هم احساس میکند
استاد نقاشی وارد کلاس نقاشی میشود و میبیند که دانش پژوهان نشسته اند و مدلی هم در وسط کلاس گذاشته شده بود و انان مشغول نقاشی بودند. استاد پرده های کلاس را به کناری کشیده و رو به دانش پژویان میکند و می گوید همیشه مدل خود را در بهترین نور تماشا کنید. این به عنوان یکی از اصول در کلاس نقاشی و طراحی مطرح می باشد
میگویند در شناخت انسانهای دیگر هم ما بایستی انسانهای دیگر را در نور ببنیم. در شناخت و برخورد با انسانها نبایستی که روی نقاط منفی افراد زوم کرد و نقایص دیگران را بزرگنمائی کنیم . باید انسانها را در بهترین نور نگاه کرد و در پی کشف خصوصیات مثبت در انسانهای دیگر بود محیط صمیمت ، دوستی و گفتمان را بوجود آورد. ما اغلب از نقاط مثبت خود و دیگران غافلیم.
به خودتان فرصت بدهید و ربع ساعتی به تامل بنشینید و نقاط و خصوصیات مثبت خود را بر روی کاغذی بنویسید. این تمرین خوبی است برای شناخت اولبه خود.
ما نبایستی از اول منفی نگر باشیم . از یک داستان چینی حکایتی است از زبان پیرمردی که چنین میگوید
اگر پیش آمدی، چیزی اتفاق افتاد . من نمیتوانم بگویم که بدبختی است و یا برکت است. چونکه من نمیدانم ادامه و عواقب این پیش امد چیست. زندگی در لحضه ها ظاهر میشوند. و بیشتر از ان هم ما هرگز نمیبینیم .
کودک درون خود را پیدا کردن
در شناخت خودکودک درون خود را جستجو کنیم ، علاقه ها و تمایلات و جه میخواستیم بشویم و چه مسیری را طی کرده ایم و راه خود را پیدا بکنیم
برای اینکه انسان هدایت کشتی رندگی خود را به دست بگیرد ، ادمی بایستی خود شناخت نسبت به خودش پیدا کند، خود آگاه زندگی کند و ببینه خودش از زندگی چه چیزی میخواهد
همچون کودکی کنجکاو دیروز به کشف و تحقیق در زندگی بپردازیم
برای مثال
بعضی وقتها بازی کنیم
بعضی وقتها شیطانی کردن
بعضی از اوقات رویا دیدن
از خودمان حیرت و تعجب بکنیم
اغلب بگوئیم بدون اینکه فکر کنیم
تمامی حس و ادراک خود را به کار ببریم
در جستجو و یافتن دوست باشیم ،
بعد از یک بحث و درگیری دوباره آشتی بکنیم
و خیلی خصوصیات پاک دوران کودکی .....
برای یافتن خوشبختی ما بایستی که خودمان را در ارتباط با دیگران و محیط بیرون فرار دهیم
سخنی است از گوته : میخواهی همیشه دورتر را جستجو کنی ؟ نگاه کن خوبی در همین نزدیکی است. یاد بگیر که خوشبختی را به دست اوری ، بگیری ، زیرا که خوشبختی همیشه انجاست
آدم بایستی وقت بگذاره برای چیزی که برایش مهم میباشد. اگر از فردی که در بستر احتضار افتاده بپرسند که چه چیزهائی را دوست داشت که میتوانست انجام بدهد. به احتمال زیاد میتوان گفت که پیرمرد در احتضار خواهان ان نیست که وقتهای بیشتری را دوست میداشت در اتاق و دفتر کارش میبود و کار میکرد
ما بایستی متوجه این مسئله باشیم که موفقیت در زندگی اغلب مصادف با کامیابی نمیباشد. آدم های زیادی هم هستند که از لحاظ اقتصادی ، شغلی و غیره ادمهای موفقی هستند ولیکن در زندگی کلی آدم خوشبختی نیستند.
آدم بایستی در زندگی خود رویا های و اهداف کوچک و بزرگ داشته باشد و در تلاش باشد که هر چه بیشتر این رویا ها و اهداف براورده شوند
انسان برای براورده شدن این خواسته های خود بایستی وقت هزینه کند. برای صفا و آرامش روح و روان و لذت بردن از زندگی. زیرا که ....
زمانی دیگر ما آواز پرندگان را نمیشنویم
زمانی ستارگاران میدرخشند و میابند بدون ما
زمانی می اید که ما دیگر وقتی برای شنیدن و دیدن در این جهان نداریم....دیگر فرصتی برای بوئیدن هم نمی ماند....
که از این دنیای شگفت انگیز شاد بشویم
آدم بایستی در زندگی خود رویا های و اهداف کوچک و بزرگ داشته باشد و در تلاش باشد که هر چه بیشتر این رویا ها و اهداف براورده شوند
انسان برای براورده شدن این خواسته های خود بایستی وقت هزینه کند. برای صفا و آرامش روح و روان و لذت بردن از زندگی. زیرا که ....
زمانی دیگر ما آواز پرندگان را نمیشنویم
زمانی ستارگاران میدرخشند و میابند بدون ما
زمانی می اید که ما دیگر وقتی برای شنیدن و دیدن در این جهان نداریم....دیگر فرصتی برای بوئیدن هم نمی ماند....
که از این دنیای شگفت انگیز شاد بشویم
زندگی کوتاه است.
سعی کنید که حداقل یک یا جند خواسته خود را براورده کنید حال اگر که این خواسته های و یا رویای کوچک باشند مثل خریدن فلان
سعی کنید که حداقل یک یا جند خواسته خود را براورده کنید حال اگر که این خواسته های و یا رویای کوچک باشند مثل خریدن فلان
مدل لباس، به مسافرت خاصی رفتن ، در رستوران معروفی غذا خوردن و یا در فلان هتل اقامت کردن و از این نمونه های خواستنی ها
را برای خودتان مهیا کنید چون تاثیر خوبی در روحیه آدمی دارد
ادامه دارد
Labels: خوشبختی، در جستجوی خوشبختی