MEDITATION
..... مراقبه . مکاشفه

کتاب ژاپن روح گريزان نوشته نلی دله ترجمه ع .پاشائی
را ميخواندم قسمت زير خلاصه مطلبی است از بخش پنجم کتاب در مورد طريقت ذن
عنوان اصلی کتاب
Japan the fleeing sprint

ذن را بودی درمه (داروما) اولين پير يا مرشد بزرگ ذن در قرن ششم در چين رواج داد . ذن فرا پندار (تناقص نما ) پرسشهای بی پاسخ و ناسا زگاری آشکار را به مثابه راه های روشن شدگی (اشراق) می اموزد بعد ها ذن از طريق راهبان و مکاتب سوتو و رين زائی به ژاپن امد
ذن يک مکتب رفتار و انديشه است بر پايه ای سلوک ذاهدانه و ادراک ساده ترين کارهای زندگی ذن الهام بخش هنرهای گوناگون بود از جمله آيين چای طراحی باغ و خوش نويسی

توی يه نقاشی نشان داده که هوتی با نيروی اراده چگونه سنگی بزرگتر از وزن خودش را به حرکت در می آورد
اين سنگ بزرگ چونان کره خاکيمان به نطر می ايد
.بدنبال اين اين نقاشی در توی شبکه جهانی اینترنت بودم که به اثار هو کو سايی برخوردم که نقاشی ها با معنا و جالبی هستند



بنيادهای ذن
ذن با مکاتب سنتی ديگر ايين بودا از اين نطر تفاوت دارد که از طريق تمرکز روی پيش پا افتاده ترين کار های روزمره به روشن شدگی( ساتوری ) مي سد. هر کار بدنی و يا فکری که فرد را از وضعيت انفعالی بدر اورد بخشی از فرايند روشن شدگی است
به ويزه هر آفرينش يا شکل هنری که خود دروني را نشان دهد درسی است يا حداقل گواهی است برای ديگران. اثری از اين نوع سعی ميکند با مفهوم زمان بازی کند . حيات بايد بی درنگ به بند کشيده شود و نبايد با هيچ گونه انحراف در قواعد و آداب تغيير کند . بعضی از قسمتها را بايستی هميشه ناتمام و يا خالی گذاشت تا بيينده خود بتواند حرکت را کامل کند و در دريافت شکلها و درک نمادگرائی ازاد باشد.
اعتبار اثر هنری ، از نظر مفهوم ذن از روشن شدگی ، فقط به حياتی است که منتقل ميکند اثر هنری هميشه ناکامل است ، باز
است ، مانند دايره آي بی نهايت و مانند حرکت خشک نهايی قلم در خوش نويسی به سختی خواناست
...
تصوير ديگر توکی يوری راهب را در وضعيت معروف ذاذن در حالت مراقبه نشان ميدهد
در اين حالت که ستون مهره ها راست است و چانه را به عقب کشيده
انگار که اسمان بر روی سر نگاه داشته است.
.ذاذان برای جان و تن وضعيت مناسبی است
نه در جستجوی چيزی است و
.نه منتطر چيزی اينجا و اکنون فقط هست
.جهان بيرون و درون هر دو بی نهايتند
.نگاه خيره , مانند در گشوده است
. نه جهانی هست و نه منی هيچ
. چيز نيست مگر يک دانستگی که هدف است
وضعيت دستها نيز بخشی از اين حرکت انرژی ميان جهان بيرون و درون است



نقاشی و خوشنويسی
پرده های نقاشی الهام گرفته از ذن را با مرکب چينی ميکشند که به درجات مختلفی رقيق شده ( سومی ئه ) تا سايه ها يي را از تيره ترين سياه تا خاکستری دودی ايجاد کند . جهانی که اين نقاشی ها تصوير ميکنند واقعی است اما واقع گرايانه نيست, شکل هائی دارد اما اين
شکل ها دائماٌ در تغييرند . سبک آزاد و ساده ی اين اثار آزادی روح راترغيب ميکند



The monkey is reaching for the moon in the water
Until death overtakes him he'll never give up.
If he'd let go the branch and disappear in the deep pool,
The whole world would shine with dazzling pureness.
ميمون سعی ميکند ماه در آب را بگيرد
او رها نخواهد کرد تا مرگ
بر او چيره شود
اگر فقط شاخه را رها کند و به برکه عميق نيافتد
کل جهان با نور خيره کننده يی خواهد درخشيد
هايکو يين 1685/1768

شعر از ديدار دل فرهيخته ميجوشد و يکی از شالوده های هنر خوش نويسی است

( کو آن ها : مسئله هائی که هیچ راه حل منطقی ظاهری نمي پزيرند )
بيان موجز و نمادين انديشه ای ذن اند . آن ها به صورت سنجيده برانگيزنده اند , روشی که مردم را به انديشيدن وامی دارد

ذن گفته ها انتخاب از وب لاگ بودا

.تنها چیزی که ارزش دارد برایش زندگی کنیم خود زندگی است
*
شاگردی از استاد پرسید:
من چگونه میتوانم به رهایی برسم و رستگار بشوم؟
استاد پرسید: کی تو را بسته؟
.شاگرد گفت: کسی مرا نبسته
استاد گفت: پس از چه رهایی میطلبی؟
*
.آموزگار در را باز میکند، اما تو بايد خودت وارد شوی

معنا و فلسفه هنر باغ ذن
باع ها محلی برای ارامش و مراقبه استفاده ميشود. باغ ها با درختان با برگهای پهن سبزرنگ شکل تزيين شده اند که ارامش دهنده باشند و کمتر از گياهان گلدار در اين باغها استفاده شده است
در گوشه ای از باغ هم معمولاً چايخانه وجود داشته. آيين چای هم اداب مخصوص خود را داشته که به اختصار ميتوان از نوع چای ,ظرف چای , رنگ فنجان چای و حرکات دست نام برد
باغ خشک هم به باغ ها و زمين مسطحی گفته ميشود که پوشيده از شن و ريگ های سفيد است . اين شن ها را بوسيله شن کش چنان می کشند که شن ها شکل موج داری ميگيرند و تداعی موج دريا مي کنند و در شب مهتابی شکوه دريائی ميگيرند
خشک باغ محوطه خالی با ريگ های سفید که به تقويت مراقبه و خلوت درون کمک ميکند و پديد اورنده يک حس توازن در ديگرانی است که ميتوانند با چشمهای بازشان به اين جهان به صورت انتزاعی بنگرند

... و اينک راز من که بسيار ساده است : بدان که جز با چشم دل نميتوان خوب ديد .آنچه اصل است از ديده پنهان است
شازه کوچولو آنتون سنت اگزو پری

"Hier mein geheimnis. Es ist ganz einfach : man sieht nur mit dem dem Herzen gut.
Das wesentliche ist fuer die Augen unsichtbar."
Antoin De saint - Exupery




مراقبه و مکاشفه ذن بصورت اون لاين

اخبار اعطای جايزه صلح نوبل به خانم شيرين عبادی را از سايت روزنامه المانی خواندم و دلشاد شدم و مانند ديگر ايرانيان سرافراز
تبريک به خانم شيرين عبادی
و همه تلاشگران که در راه احقاق حقوق انسانها دست از تلاش برنميدارند و عزم خويش را مصممند

اعطاى جايزه ى صلح نوبل به خانم «شيرين عبادى»، شايد بتواند نشانه اى باشد براى اميد داشتن به رعايت بيشتر حقوق بشر در ايران، و از جمله حق آزادى بيان و مطبوعات. از مصاحبه محسن باقر زاده مدير انتشارات طوس در حاشيه نمایشگاه کتاب فرانکفورت منبع برنامه راديويي دويچه وله به فارسی

وقتی اسراييل به مناطق فلسطين نشينی و اردو گا ههای فلسطينی حمله ميکنند اغلب راديو های غربی و امريکايي از حمله نطاميان اسراييل صحبت ميکنند و هنگامی که يک فلسطينی دست به يک عمليات انتحاری ميزند همان راديو ها از اعمال تروريستی عليه اسراييل سخن می گويند
خشونت مطرود است و راه حل نيست و اين اخلاق رفتار دوگانه برخورد تحليل خبری کردن هم نا جوانمردانه نا عادلانه ميباشد

اضافه اول
آغاز هفته فرهنگی آلمان و فرانسه و تقارن آن با بزرگداشت روز حافظ در شيراز منبع خبرگزاری ايسنا

ميگن که بعد از انتخاب شوارتز نگر دنيا به صورت توهم و ترديد به اين انتخاب نگريسته. گوشه ای از نطرات مطبوعات جهان از
نسخه اينترنتی فوکوس مجله المانی

هول و هراسی را نبايد به دل راه داد شوارتز نگر اگر خراب کرد و گو زد تو سياست بزودی گورش رو گم ميکنه و ميرود
De Volkskrant, Den Haag

هر چند که انتخاب اين مرد به مذاق اهل معنا خوش نيايد اما اينکه شوارتز نگر اين پيروزی را امکان پذير کرده نميشه انرا کو‌چک قلمداد کرد

Der Standard, Wien

انتخاب يک نفر که نا اشنا به سياست و پيروزی ان شخص نشان می دهد که مردم انتخاب کننده چقدر مايوس و سرخورده از سياستمداران رسمی بوده اند
ABC, Madrid

اين انتخاب تصوير و نشانه بی اعتمادی از سياستمداران است
Le Monde, Paris

رفتار غير سنتی و نامرسومش بدون شک در انتخابش کمک کرده است
Financial Times, London

در جهان سياست بهتر است که خوشبخت و خوش اقبال باشی تا اينکه
سياستمدار خوب
New York Times

ايدفعه مردم يک نفر رو انتخاب کردند که بزرگترين مشخصه اش معروف بودنش ميباشد
Politiken, Kopenhagen

امريکايی ها تر و تازه می گويند کاليفرنيا به او يک شانس بدهيد . چيزی که شوارتز نگر مخالفان سينمايش همیشه مانع آن شده بودند
Berner Zeitung

بعد از گذر از اين لحظات طفر و پيروزی برای ارنولد شوارتز نگر ساعات, روزها , هفته ها , ما هها و سالهای واقعيت شروع ميشود
Kronenzeitung, Wien

سيزده ماه ديگه مشخص ميشود و خواهيم ديد که ايا ارنولد شوارتز نگر به هرج و مرج و مشکل سياسی و اقتصادی سرو سامانی داده است يا نه
La Repubblica, Rom

رويای امريکايي از روزنامه شرق

خورشيد خانم نوشته
اگه يه زنی زنا بکنه و شوهرش موقع زنا ببينتش می تونه بکشتش. نتيجه: اون زن مُرده.
اگه به يه زن تجاوز بشه و اون زن مقاومت نکنه و بذاره بهش تجاوز بشه، حتی اگه شوهرش...ادامه

در امتداد نمايشگاه کتاب فرانکفورت
ولع و اشتهای خواندنم زياد شده اما با وقت نداشته و کمبود وقتم مانده ام که چکنم , بععضی وقتها فقط وقت می کنم که به نخواندن
نوشتارهای کاغدی و اينترنتی حسرت بخورم

روزنامه شرق روز سه شنبه در سخنی با مخاطبان گفته که يک و ماه و نيم از طلوعش ميگذره و به دلپذير بودن و اهميت به نطر خوانندگان ارج ميگدارد . البته مشکل مالی دارند و در مشورت با خوانندگان شرق بدنبال چاره اين مشکل هستند . برايشان ارزوی موفقيت و دلپزير بودن مدام روزنامه شان ميکنم
به قول خود روزنامه شرق
به راستی ماندن و دل ناپذير بودن چه فايده!؟

نشسته بودم تو مطب دندان پزشک به اين فکر ميکردم که ادمی اگر ميخواست رنج رو ترسيم بکنه چه شکی ان را ترسيم ميکرد؟
خيلی وقت پيش يه مطلبی در همين مورد ترسيم درد توسط بچه های کوچک خوانده بودم .البته در اين مطلب مطرح شده بود
که ترسيم درد توسط کودکان ما را بيشتر به دنيای درون انها آشنا ميکند
پر کردن دندان زياد طول نکشيد و کمی بعد از آن دوباره به فکر لذايذ دنيوی افتادم!؟ انسان موجود عجيبی است

در مترو به انتطار قطار بودم . تابلو ديجيتال نشان می داد که قطار سه دقيقه ديگر به اين ايستگاه ميرسه کم حوصله شده که سه دقيقه به انتظار بمانم. انگار بد عادت شده ام . يادم به اين افتاد ميگفتند برای اينکه اوضاع و احوال خوب بشه بايد صبر داشته باشيد. چند سال بعد هم يارو به طعنه ميگفت صبر ايوب داريم ولی صبر انقلابی نه. مگه صبر انقلابی چقدره؟

چند وقت پيش تو هامبورگ هم فستيوال فيلم بود و چند تا فيلم ايرانی هم نشان دادند . متاسفانه فرصت ديدن اين فيلمها رو نکردم اخه
هوای بيرون بهتر از کنج سينما بود ولی در مورد ان فيلمها خواندم و تعریفش رو شنيدم
فيلم نفس عميق و فيلم ابجد .
البته میگفتند که فيلم ابجد پرماجرا و با شعر و دکلمه ها و موسيقی جالبی همراه است . نفس عميق
ياس و سرخوردگی جوانان ايرانی رو به تصویر کشيده
نقد ديگری در مورد نفس عمیق از کاپو چينو

جديدأ هم فيلم نفس عميق تو ايران رو اکران است

ماجرای احمد قهرمان کتاب پسر پدرش دختری که به عنوان بسر به جامعه غالب شده جالب خواندنی تر شده . احمد به سن بلوغ رسيده و نقش خود را با موفقيت انجام داده و در اين سن پدرش را تحت فشار گذ اشته که او زن ميخواهد
و پدر دلنگران مشکلی که خود در بوجود امدنش نقش مهمی داشته

ِund Wenn die Nacht Dich einhuellt und Dir bleibe ist
in ihrer einsamkeit
entzuende ein Feuer der Lust in Ihrer Schwaerze
و هنگامی که شب ترا در بر ميگيرد و ترا چاره ای نمانده جز ماندن در تنهائی سياهی شب
برافروز آتشی از عشق و تمايل در ظلمت شبانه
از شاعر عارف ابن الفريد

اضافه اول

اين روزنامه شرق کلی مطلب حالب و خواندنی داره
واکنش عفو بين اللملی در مورد حکم اعدام خانم افسانه نوروزی
مقاله دفاع زنان

فيل همان شتر است
در مثل ها آورده اند كه روزي از روزگاران عالم قديم، دانش پژوهان جهان را گردآوردند تا فيلي را مشاهده كنند و حاصل مشاهدات خود را روي كاغذ بياورند. فيلسوف آلماني، رساله اي هزار و پانصد صفحه اي نگاشت و در آن سيرتا پياز هنر فيل بودن را تشريح كرد. تاريخچه و پيش زمينه هاي ظهور و نقش تاريخي و هر چيز ديگري كه ممكن بود فيل در آن نقش داشته باشد. روشنفكر فرانسوي كتاب كوچكي در باب عشق در ميان فيل ها نوشت و در آن نشان داد كه چگونه فيل ها در اين امر بر آدميان پيشي گرفته اند. متفكر انگلوساكسون هم در يك مقاله كوتاه اما مستدل نشان داد كه پيش از آنكه بخواهيم به اين پرسش پاسخ بدهيم كه فيل چيست، اول بايد منظورمان از واژه فيل را روشن كنيم. بايد ببينيم آيا ميان مفهوم فيل و اين واقعيت خارجي نسبتي وجود دارد و از اين قبيل حرف ها. شرقيان اما معركه كردند. آنها، به تبعيت از فرهنگ شفاهي، هرگز چيزي ننوشتند. تنها «گفتند» كه فيل همان شتر خودمان است كه کمي پوزه اش را كشيده اند و اندكي هم ميان دوكوهانش را بالا برده اند. اين داستان هنوز هم ادامه دارد. کل اين مقاله

نمايشگاه جهانی کتاب در فرانکفورت