Thursday, July 8

غم فروریخته ، ناساخته شده ، فراموش شده بم!!!؟

دیشب تلویزیون آرته
گزارشی
در مورد یک توریست جوان آلمانی ، به نام میشائل رونکل را نشان داد که در زمان زلزله بم در آنجا بوده است ،
در آن زمان کمی زخمی شده بود. اما با دستان خالی باعث نجات جند نفر شده بود. بعد از بازگشتش به آلمان به جمع اوری کمک برای زلزله زدگان بم میپردازد. سه ماه بعد از زلزله برای دیدار کسانی که آن زمان نجات داده بود و اهدای کمک مالی که در آلمان جمع کرده بود راهی ایران شده بود. فیلم تصویری از بم بعد از زلزله و زندگی زلزله زدگان را نشان میداد.



1. ارک بم هزاران سال پابرجا بود و در عرض 30 ثانیه همه جیز از بین رفت
2.کار خاکروبی و جمع آوری آوار به کندی پیش میرود، خانه هائی هم ساخته شده اما نه با استاندارد که در مقابل زلزله بتواند مقاومت بکند. میگفتند که این باسازی اگر به همین صورت پیش برود جندین سال طول میکشد. زندگی در جادر مشکل و در فصل سرما این مشکل شکل پیجیده تری میگیرد. میگفتند که دولت هم هنوز طرح باسازی جامعی را ارئه نداده است.
3 . در مصاحبه خانمی میگفت که مردم ایران، دولت و جهان بم را فراموش کرده است.
4. بازماندگان از مصیبت ماندن و در سوگ عزیزان نشستن میگفتند.
5. فیلمبرداری که در تدارک فیلمی در مورد زلزله بود ، از نا امیدی بازماندگان و سرخوردگی میگفت و مسئله خودکشی در میان بازماندگان
6.خانمی در مصاحبه اش میگفت که برای گریز و فرار از غم عده ای به کشیدن تریاک روی آورده اند و آن هم به شکل افراطی
7. هزاران بجه بی سرپرست شده ، در نواخانه ای عده ای از این بچه ها جمع بودند. خانم پرستار مراقب کودکان ، از نامه ها بچه ها به خدا میگفت : بچه ها از خدا میخواستند که دیگر زلزله نیاد، یا زمان به عقب برگرد، به زمان قبل از زلزله و نقاشی هایشان حکایت از درون پر آشوبشان میداد .
8 . طوفان بادی بود که میوزید و پرچم های ایران درتکان خوردن، زنان سیاه پوش ضجه و ناله سر میدادند مردان بر سر میزدند. زن جوانی بر سر فبر شوهرش نشسته بود و میگفت ای کاش که من هم زیر آوار مانده و مرده بودم ، که بی کس ماندن جه سخت است در این دنیا. او میگفت انطرفتر قبر جند خانواده هست که دوستان من بودند، انطرفتر هم قبر یک زوج جوان. این زن و شوهر جوان که تازه سه ماه بود که ازدواج کرده بودند که هر دو زیر آوار ماندند ، مردند و رفتند و من حالا احساس حسودی به آنها میکنم!
9. دیگر بم ، بم نمیشود، بم فرو ریخته! ما مردان و زنان بم روز را با هم مینشینم به گفتگو با یکدیگر تا هموارتر کنیم این غم رفته بر دل را، جه سخت و ناباوانه است که در این کوجه و خیابانها دیگر آن مردان و زنان و کودکان نیستند،
نخلی را که 20 یا 30 سالی آب دادی و مراقبت کردی از بین رفته و در حال خشک شدن
10.قسمتی از فیلم نشان میدهد: مردی در دل خاک به دنبال دختر گم شده اش در زیر آوار زلزله میگردد، دختر آرزو نام دارد ، مرد آرزویش را میجوید در دل خاک دگرگون شده

لینک و اضافات تکمیلی

میشائل رونکه گزارشی در مورد مسافرتش به بم نوشته که فسمتهائی از آن را دز اینجا مینوسم
متن کامل و اصلی به زبان آلمانی
zurueck nach Bam
von Michael Runkel

یکی از مشکلات بازماندگان سالخورده بم میباشد که کسی نیست آنها را یاری کند ، انان به کمک بیشتر نیاز دازند.بیشتر بازماندگان ، جوانان و مردم بم در حالت نا امیدی مطلق بسر میبرند،
اینکه تمام هستی شان را از دست داده اند و نمی دانند چگونه خواهد شد ،این جشم اندازی نسبت به آینده نداشتن بسیار خطرناک میباشد، عده زیادی افراد افسرده به افسردگی عمیق دچار شده اند و برای فراموشی به مواد مخدر روی میاورند. و یا انتظار مرگ را میکشند.
در فسمتی دیگر از گزارشش از قبر دزدان میگوید که در جستجوی طلا و جواهرات در ارک بم میگردند، و با این سودجویان هم برخورد جدی نمیشود!
در قسمت دیگر از اتاقکهای ساخته شده خبر میدهد که استانداد مقاومت در برابر زلزله را ندارند. البته در گزارشش میگوید که در تهران از طرف شرکت ماموت دعوت شده ، این شرکت یکی از 5 شرکت بزرگ ساختمانی است که در تدارک باسازی خانه در بم میباشند. به او گقته شده که باسازی خانه ها شروع میشود، او از خود میپرسد که جرا بعد از سه ماه هنوز باسازی شروع نشده است!!؟

میشائل رونکل جوان 34 ساله ای است از آن تیپهائی که با کوله پشتی مسافر ت میکند. در زمان زلزله بم در مسافرخانه ای در بم اطراق کرده بود، بعد از 3 ماه بعد از زلزله هم به آنجا سر میزند و کمک مالی را به آن خانواده مسافرخانه دار میکند، در گزارشش هم اشاره به این لحضه فراموش نشدنی میکند که "در چشمان نا امید این مردمان برق شادی ظاهر میشود". و میگوید از آن زیباتر هم این بود که دیدم فردای آن روز کار باسازی مسافرخانه شان را شروع کرده اند.

بم فبل و بعد از زلزله
صحفه های کمک مالی موسسه های آلمانی
Bamhilfe
Kinderhilfswerk
Initiative Menschen in Not

0 Comments:

Post a Comment

<< Home