Sunday, February 16

كسالت تن و وبلاگ خواني و وبلاگ نويسي
ويروسها حمله كردند و سيستم مارو هم ريختن به هم
سر وصدائي نا معمول از سيستم بلند شد, كه عطسه هائي از سينه تشنگي را مي مانست
بعد هم ديدم كه سيستمم گرم كرده. اخر هفته بود و نميشد سيستم رو برد مطب
از انجائي كه حافظ ميگه
المنته و الله كه در ميكده باز است ... وبه بركت بيمه همگاني سيستم ها در اينجا
, زنگ زدم به دكتر
ساعتي بعد دكتر امد و يه ازمايشي كرد با گوشي سينه و كمر را گوش كرد بعد هم گفت چيزي نيست ويروس است نوشيدني زياد بخور
و استراحت كن فردا هم برو مطب دكتر تا برات استراحت بنويسه طلب سلامتي و عافيتي كرد و خداحافظي كرد و رفت

در خواب و بيداري
تن خسته بود و كوفته و اميال جسماني از ياد رفته بود و هر از مدتي داغ ميكرد و هر از گاهي هم سرفه اي, راديو روشن بود تمام ساعت را پيوندي بود بين تن رنجور و دنياي بيرون . اخبارهاي بيرون هم گرچه متنوع بود اما بيشتر از دنياي پر التهاب و درد خبر ميداد,
از جنگ , از اينكه ارزان بودن تفاله هاي راكتورهاي اتمي باعث شده بود كه امريكا در حمله به عراق در بيشتر از 10 سال پيش از اين مواد استفاده كند
تيجه استفاده از اورانيم غني شده ان بود كه در بصره زنها بچه هاي معلول به دنيا مي اوردند
و اين عوارض بعد از گذشت بيشتر از 10 سال هنوز هم بر جا مانده و متاسفانه تر اينكه در تدراك جنگي كه عليه عراق در پيش است! باز اين مواد مخرب هم جزو سلاح هاي مرگباري است كه امريكا و انگليس و ... در محمولات جنگي خود به ارمغان !!! اورده اند

درد تن كه كمتر شد رفتم به سراغ كتاب دنياي سوفي كه حالا رسيده بودم به قرون وسطي و حاكميت كليسا و اينكه قرون وسطي 1000 سال طول كشيده است و در همين ارتباط تشبيه ظلماني به قرون وسطائي حكايت از همين دارد

كسالت تن مجال وبلاگ خواني و وبلاگنويسي نداد. خوب سلامتي دوباره بازگشته باز مينويسم و به بازيد وب لاگها خواهم امد
سلامت باشيد و اميدوار

0 Comments:

Post a Comment

<< Home