Sunday, September 7

چه كسم من , چه كسم من كه بسي وسوسه مندم
گه از آن سو كشندم , گه از اين سو كشندم

مولوي

هابشه هم پريد , حالو هم رو هواست , ميان اسمون و زمين . نشسته ام كنار پنجره غول پيكري به نام هواپيما كه ما رو از ازمين بلند كرد و به سوي اسمون كشاند و حالو هم داره ما رو به طرف خاك ديگري ميبره
بالا سقف اسمون هست و پايين هم ابي دريا و كوههاي ستبر سر به فلك كشيده و تكه هاي سپيد ابر
موزيكي هم, نظارگري برون و تلاطم افكار درون رو همراهي ميكند
دل كندن از اين خاك و بوم دشوار؟! و ماندن نه راحت؟!!!؟
حمام سرد وگرم افكارم هم در تغيير مدام
هفته اي قبل از اينكه سفر به ايران رو شروع كنم تنازع ,تداخل و چرخش متغير تصاوير حقيقي جايي كه بودم و و تصاوير ملك عازميم اغاز گشته بود
مثلاً تو سوپرماكت آلماني در قسمت سبزي و ميوه بودي , يه دفعه صداي ببر ببر هندونه ,
بيا ببر خربزه شيرين مشهدي , بدو
....تا تمام نكرديم
رو كه از ان بر اب مي امد ميشنيدم
كوتاه زماني از نظاره گري هوائي نميگذرد كه فيلم شروع ميشود و ما را به دنيا و فضاي ديگري برد, اما فضائي نه چندان دور
من ترانه 15 سال دارم
رسول صدر عاملي
بعد از فيلم هم روزنامه شرق رو ورق زدم , گفت و گو با ميشل فوگو ... رژه ميروند كلام در جلو چشمان
...........
مهمترين دلبستگي و علاقه در زندگي و كار اين است كه به ادم ديگري بدل شويد كه در اغاز نبوده ايد.اگر شما وقتي نوشتن كتابي رو شروع ميكنيد بدانيد كه در انتها چه ميخواهيد بگوئيد , ايا فكر ميكنيد اشتياقي به نوشتن اين كتاب برايتان بماند؟
انچه كه در رابطه با نوشتن و رابطه عاشقانه صدق ميكند در رابطه با زندگي هم صادق است . بازي تا جائي ارزشمند است كه ما ندانيم سرانجام كار چه خواهد بود
زمينه كار من , تاريخ انديشه است . انسان يك موجود انديشمند است .شيوه انديشيدن او مرتبط است با جامعه, سياست, اقتصاد ,تاريخ و البته مرتبط است با طبقه بندي همگاني و جهاني ساختارهاي رسمي. اما انديشه , چيزي غير از روابط اجتماعي است.
روزنامه شرق شنبه 15 شهريور ص 13
.........
هواپيما به زمين مي نشينه و مسافران ميدوند براي گذشتن سريع كنترل پاسپورت و برداشتن بارهايشان , حجابها برداشته ميشود و در كوتاه زماني ديگر همسفران رو راحت نميتوان شناخت؟!!!؟
صحنه ديگر هم بار و بنديلم رو باز ميكنم و عطر و طروات و بوي شرق از كيسه هاي سبزي و ادويجات تو فضا ميپيچه و تداعي بازار شرق ميشه
اين هم از يه اقائي امروز شنيدم ميگفت اين مثل كه ميگن
نابرده رنج گنج ميسر نميشود
دروغ محضه
, ميگفت كه خود شما نگاه كن دو ربرت ببين كه چقدر ادماي مال و منال دار , اقازادها هستند كه بدون زحمت پولدارشده اند

0 Comments:

Post a Comment

<< Home