اين فيلم تفسيري ديشبي در مورد ايران مارو منقلب كرد. اسمش تصوير ديگري از ايران بود. واقعيات جند ساله اخير رو نشون ميداد از جواناني كه . ازادي و مطالبات ديگري داشتن. جواناني كه ميگفتن ما داريم تاوان عمل پدر مادرهاي خودمون رو ميديم. از طرفي بسيجياني كه از معنويات و روحيات جبهه هاي جنگ ان زمان ميگفتند و از اينكه ارزشهاي معنوي روبروز كم رنگتر ميشود و اينكه انان از اين موضوع احساس ناراحتي و خطر مي كنند
از طرفي چالشها و درگيرهاي جناحهاي حكومتي در اين چند ساله رو نشون ميداد و وضعيت فعلي

بحران هويت
هويت بعضي ادما مشخص نميشه
بعضي بي هويتند ؟ مگه ميشه ؟
تو فيلم هاي وسترن هم اغلب يه شكلي و شمائلي از راهزن و گانستر بانك رو ايور اور مي زدن
اگه بخت هم يار ميكرد و از لحاظ زماني هم به برنامه كارگردان ميخورد يارو يا يارو ها رو دستكير ميكردن
بعضيها سجلد قانونيشون هم قانعشون نميكنه
بازم دنبال هويتشون هستن ؟ اينا جلو اينه هم كه مي ايستند هي ميپرسن
اين من خودمم . من كه ايجوري نبودم . چطو يهو ايجوري شدم
بعضيا به عارضه سيشو فرني مبتلا ميشن نمي دونم يه چيزي مثله تجزيه شخصيتي
تازه اين مرض بحران هويت داخل و خارج هم نميشناسه شكلاش فرق ميكنه
شكل داخليش رو بعضيا ميگن اسيميله شدن يارو خودش ارايش ميكنه مثل مدهاي روز خارجكي يا فلان و بهمان
بعضيا ميگن عوارض هجمه فرهنگيه
شكل خارج كشوريش به مرور زمان تاثير تاثرات مختلفي ميزاره تلاش براي مقبوليت محيطي و بازگشت به خويشتن از ايجور حرفا
اين عارضه فقير غني هم نميشناسه
يارو پولداره براي بهش نگن اقو زاده لباسش رو مستضعفي ميپوشه
بي پوله به اسم حفظ ابرو تو در و همسائه پول قرض ميكنه براي لباس ابرومندانه!! و
بعضيا هم هويت خودشون قايم مي كنن ميگن صدام حسين چند تا شخصيت بدل داره
يه سري هم خودشون گم ميكنند
خلاصه اين رشته سر دارز دارد