Sunday, August 18

هندونه اي تو زرد



اينجوكه همش افتابي نيست ، افتاب غنيمته ، اره تو وسط تابستون هم اغلب هوا باروني و ابري
يه هندونه از يكي از فروشگاه هاي بزرگ سر محله مون گرفتيم كه به ياد هندونه هاي ببر و ببر به شرط چاقوي شيراز بخوريم يه يادي هم از بيرون رفتنامون انروزا بكنيم

تو كه خودت شيرازيها رو خوب ميشناسي اهل صفا و گشت و گزارن پل با غ صفا باغ ارم .دروازه قران سعدي و دشت ارژن
زير سايه درختي كنار نهر ابي . هندونه را مينداختي تو اب بعد نهار رو كه ميخوردي يه چرتي هم ميزدي هندونه هم خنك شده بود و با چاي عصرانه ميچسبيد

خلاصه هندونه رو خريدم نه به شرط چاقو تازه يه عالم هم بول بهاش داديم
تو خونه كه هندونه تو زرد در اومد ، باور نميكني قسم بخورم
يادم به مثل افتاد كه ميگه تو هر چي بختمون سياه بود تو هندونه سفيد از اب در اومد

خلاصه مارو گفتي كه از كوچيكي بهمون گفته بودن قناعت قناعت
دلمون نيو مد كه هندونه رو بريزيم دور . ها كاكو پول زحمتكشي بهاش داده بوديم اونم يورو كه هر يوروش به ارز ازاد حسابش 700 تا 800 تومن ميشه
گفتيم الا الله ميخوريم
جاتون خالي صرف شد مزه اش هم بد نبود ولي يه جوري عجيب بود تو انجا كه ما ياد داشتيم هندونه قرمز بوده
فكر كرديم اين روزا همه چي يه جوري ديگه شده. شايدهم خوب فرماتيرن نشده بود از ديد انفورماتيكي هم ببينيش احتمالاً كد رنگاش قاطي شده بود
يا هزاران شايد ديگه . حالو ميگي هام بيوم يه كومنت و نظر خواهي اينجو بذاريم تا يه مشت نظر جمع بكنيم

كم كم هندونه خوردن هم تموم شد خواستيم پوستش بندازيم دور ديدم كه يه برچسب زده بودن روش هندونه زرد
yellow watermelon
. بدون هسته تازه از اسپانيا هم اومده بود
خدا وكيلي هسته هم داشت حالو نه زياد خلاصه فكر ميكنم تغيير ژنتيكيش داده بودن

ما هم تو المان به ياد هندونهاي شيراز خورديم تا كممومون باد بكنه غير شيرازي و شيرازيهاي نااصيل هم بدونن ت منظور از كوم همان شكم است. در باب شكمبه كله پاچه و ابگوشت كله.



0 Comments:

Post a Comment

<< Home