Thursday, January 3

حراج بکارت

 دختر ی که از نا امیدی بکارت خود را به حراج گذاشت

به خودم گفتم به جای خواندن اخبار سیاسی ایران بیام خبرهای اجتماعی رو بخونم.

دیدم که یک دختر دانش آموز ۱۸ ساله به نام ربه کا براناردو اهل برزیل باکره گی خودش رو به حراج گذاشته به کمک گذاشتن قیلمی در یو تیوب. این دختر میخواهد به این وسیله بول مخارج بیمارستان مادرش را تهیه کند که مدتی است بعد از سکته کردن در بیمارستان بستری است.

این دختر اینطور که خود میگوید کسی را ندارد. بدر خود را ندیده و خواهرش هم جند سال بیش از دنیا رفته است.

او مدتی را هم به عنوان گارسن و به فروش لوازم آرایش می برداخته ولی این در آمد کم کفاف مخارج بیمارستان مادرش را نمی کرده است.

به این ترتیب به فکر به حراج گذاشتن بکارت خود میافتد.

در اولین روز این اکسیون ۳۰۰۰ بیننده این فیلم یو تیوب را کلیک میکنند . و یک بیشنهاد ۲۳ هزار یوری هم به او میشود. اما او به انتظارقیمت بیشتری است . و تقاضاهای بر منفعتتر . به صورتی که نه فقط خرج بیمارستان مادرش در بیاید بلکه اینکه زندگی راحتی را در شهر دیگری بگذراند.

یک شبکه تلویزیونی هم از او خواسته که از این کار خودش صرفنظر کند. ولیکن ربه کا از این بیشنهاد را رد کرده است.

مادر ربه کا از کار دخترش به طور وحشتناکی ناراحت شده و گفته که ٰربه کا بایستی به جای فاحشه گری به دنبال کار باشد.

الگوی این دختر هم یک به نام خانم کاترینا میگلیونی اهل برزیل بوده که قبلآ در اوت سال گذشته بکارت خود را به حراج گذاشته بود.

...

اولش یادم افتاد به فیلم جنایت و مکافات داستایو فسکی .

صحنه ای که در مقابل فاحشه ای زانو میزند و میگوید که من در مقابل عزمت این گناه تعظیم میکنم.

ا....

اما بعد فکر کردم به حرص و طمع ما آدمیان . به انباشتگی ثروت و احتیاج در طرف دیگر

به ااینکه این دنیای دیجیتال جه الگوهاییی را می آفریند.

به رها شدن ...


اصلآ امروز قصد داشتم این شعر بزرگ علوی را بنویسم



در این عمر گریزنده که جون خیلی نیست

تو آن جاودان را در جهان در خود بدید آور

که هر جیزی را فراموشی است و آن دم را زوالی نیست

در آن آنی که از خود بگذری و از جنگ خودخواهی

برائی در فراخ روشن فردای انسانی

روانت شعله گردد خود سوزد بلیدی را

بدرد موج دود آلود شک و نا امیدی را

به راه خویش بای افشرد و ایمان داشت به بایان راه

Labels: